‘اوپانیشاد ها بخش آخر وداها است که آن را
ودانتا یا پایان ودا خواندهاند.
در تقسیم بندی آثار مقدس کیش هندو اوپانیشادها
را جزو نوشته های الحاقی “آرانیاکاها“ می دانند.
سرایندگان اوپانیشاد ها بنا بر سنن
هندوان، فرزانگان و شنوندگان احکام حق “کاوایا ساتیا سروتاه“ بودند که در قعر
وانبوه جنگل های بکر هندوستان خلوت می گزیدند و به خویشتن کاوی می پرداختند.
آن ها
تجارب معنوی را [که از مبـدأ فیض ایزدی] بدان ها الهام می شد وبا علم حضوری و اشراق
در وجودشان شریان می یافت به سیاق وحدت وجود ابراز می داشتند به لباس جملات مرموز
می آراستند ودر قالب افکار ترکیبی و فشرده می ریختند.
دوران جنگل نشینی که با رساله
های” آرانیاکاها” آغاز شدبه اوپانیشادها انجامید که می توان از آن به تعبیری به
دوران آموزش و پرورش در انبوه جنگل یاد کرد.
بر اساس نظریه “ماکس مولر”،
اوپانیشادها تعلیمات شفاهی است که مرشدان به مریدان نزدیک خود می دادند.
باید
دریافت که اکثر مکاتب مهم نظری در هندوستان و حتی بودیسم از اوپانیشاد ها سرچشمه
گرفته است.
حکمت الهی، تالیف فرزانه اعظم لطفی و راجیش سرکار، در نظر دارد با توجه به بحث اصلی در اوپانیشاد به اثبات معنویات خاص و
تزکیه نفس و حقیقت یگانه در دوران کهن هند بپردازد.
اوپانیشاد گاهی به معنی دانایی یا معرفت آمده است. معرفت و دانایی شخص را قادر می
سازد که خود را بشناسد یعنی نادانی را از بین ببرد.
ریشه “سد” با پیشوند” اوپ”
مجموعا نشان فروتنی و تواضع است که شاگردان هنگام رسیدن به حضور استاد از خود نشان
می دهند(Joshi,2006:3)، امروزه بیش از 200 اوپانیشاد مختلف موجود است.
اما تعداد
رسمی آن هادر “موکتیکا اوپانیشاد” 108 اوپانیشاد قید شده است. (نایینی، 1381،ج2:
100).
ترجمه حدود 50 اوپانیشاد به زبان فارسی در زمان حکومت شاه جهان ( سده 13 هجری)
توسط فرزندش دارا شکوه و به یاری پندت ها یا روحانیون معابد انجام شد که آن را سَر
اکبر نامیدند.
اوپانیشاد در اصل سرود حقیقتی است که انسان در دورۀ کهن قدرت زمزمۀ
آن را داشته است.
اوپانیشاد می گوید حقیقت حقیقت در درون ماست. واژۀ عرفانی “اهم
برهما اسمی“ شطح صوفیانه “اناالحق” حسین حلاج عارف بزرگ ایرانی را تداعی می کند.